نتیجه 45 سال پژوهش بر بچه ها تیزهوش: چه چیزی یاد گرفته ایم؟
به گزارش کلوب آگهی، در دهه 1960، روان شناسی به نام جولیان استَنلی (Julian Stanley) متوجه شد که اگر برترین دانش آموزان کلاس هفتم از سراسر کشور را انتخاب نموده و به آن ها آزمون های ورود به دانشگاه بدهند، آن ها به طور میانگین نمراتی برابر با دانش آموزان دبیرستانی کسب می نمایند که آماده ورود به دانشگاه هستند.
اما این دانش آموزان کلاس هفتمی که نمراتشان برابر یا بالاتر از دبیرستانی ها بود، توانایی های بی نظیری در استدلال کمی، منطقی و فضایی داشتند. به عبارتی، این بچه ها تیزهوش بودند.
در دهه 1970، استَنلی و تیمش یک مطالعه گسترده را آغاز کردند که هدف آن شناسایی بچه ها تیزهوش آمریکا و پیگیری آن ها در طول زندگی بود. این مطالعه با نام پژوهش درباره نوجوانان ریاضی دان با استعداد (Study of Mathematically Precocious Youth) آغاز شد و تا به امروز، پس از حدود 45 سال، همچنان ادامه دارد. این تحقیق بچه ها را از دوران هدایت تا زمانی که به سیاستمداران، دانشمندان، مدیران عامل، مهندسان و رهبران نظامی برتر آمریکا تبدیل شدند، دنبال نموده است.
استَنلی در دهه 2000 از جهان رفت، اما روان شناس دیگری به نام دیوید لوبینسکی (David Lubinski) در دهه 1990 این مطالعه را به دانشگاه وندِربیلْت (Vanderbilt University) آورد و اکنون آن را با یاری کامیلا پی. بِنهو (Camilla P. Benhow) هم مدیریت می نماید.
باورهای نادرست درباره بچه ها تیزهوش
یکی از تصورات قدیمی این بود که پرورش زودهنگام استعدادهای ویژه بچه ها می تواند به آن ها در درازمدت آسیب برساند. اما این نظریه به گفته لوبینسکی کاملاً نادرست است. یکی دیگر از تصورات اشتباه این است که بچه ها تیزهوش به قدری باهوش هستند که حتی بدون پرورش و هدایت هم می توانند پیروز شوند. لوبینسکی این باور را هم رد می نماید و می گوید: آن ها هم کودک اند و به هدایت احتیاج دارند، مثل همه ما.
هوش با اشتیاق یکسان نیست
در انتخاب مسیر شغلی، شاید بسیاری تصور نمایند که حرفه هایی مانند پزشکی یا علوم به عنوان مشاغل باهوش تلقی می شوند. در حالی که این تصور کلیشه ای است. بسیاری از بچه ها تیزهوش که در این پژوهش شرکت داشتند، در نهایت به مشاغلی مانند اقتصاد یا مهندسی پرداختند. بعضی دیگر در زمینه هایی مانند استدلال منطقی یا کلامی توانمند بودند و به وکلا و نویسندگان برجسته تبدیل شدند.
اهمیت کوشش
اگرچه هوش ذاتی یک عامل مهم در پیروزیت است، اما تنها بخشی از معادله را تشکیل می دهد. کوشش و پشتکار نیز عوامل حیاتی در معین اندازه پیروزیت یک فرد هستند. به گفته لوبینسکی، افراد پیروز در زمینه هایی مانند سیاست، دانش، موسیقی و ادبیات ساعت های زیادی را صرف کار و کوشش می نمایند.
هر کودکی شایسته برخورداری از فرصت های تیزهوشان است
این پژوهش اگرچه بر روی بچه های با سطح بالای هوش تمرکز دارد، اما یافته های آن می توانند به همه دانش آموزان تعمیم داده شوند. بچه های که در این مطالعه فرصت شرکت در دوره های چالشی تر و متناسب با استعدادهایشان را داشتند، در نهایت به دستاوردهای بیشتری نسبت به بچه های که از چنین فرصت هایی محروم بودند، دست یافتند.
لوبینسکی تأکید می نماید: باید ببینید فرزند شما در کدام مرحله از رشد است، با چه سرعتی یاد می گیرد، نقاط قوت و ضعف او چیست و برنامه درسی را بر اساس آن تنظیم کنید. این همان چیزی است که برای همه بچه ها آرزو داریم.
این یافته ها می تواند نقطه آغاز خوبی برای بازاندیشی در خصوص آینده آموزش و پرورش در آمریکا و کشورهای دیگر باشد.
منبع: یک پزشک